دوستانی که از طریق کانال این رمان رو دنبال میکردن باید عرض کنم که جلد دوم رمان رز سرخ تکمیل شده این رمان فقط در سایت نوولفا موجود است
به پاهایم بوسه زد.
-حتی اگه از جنس آتش باشی از بهشتم بیرون میام!
-نه تو پاکی من از تبار جهنم!
-از جهنم میارمت بیرون میشی از ملائک بهشت!
-چطوری؟!
به پیشانی ام بوسه زد.
-همراه من با خدای من همراه میشیم
-شاید من همون سیب سرخ ممنوعه باشم که بخاطرش از بهشت خدا رونده بشی
-نه تو میشی حوا و من میشم آدم
-خدا فرصت میده؟
-ریسک میکنیم بنده ممکن الخطاست
-جنست از چیه ؟
-خاک
-از یک خاک این همه مهربونی بعیده
-خدا همه چیز رو ممکن کرده
دختری از تبار جهنم..
پسری از تبار بهشت..
و اجباری سخت اما عاشقانه..
عشقی شوریده و سهمیگین..
تلاطمی زیبا..
و عشقی پاک و ناب..
با معشوقی از جنس”رز سرخ”
و …
رمان رز سرخ جلد دوم
هوا سرد شده بود..سوز شدیدی می آمد..اواخر پاییز بود..برگ های خزان به این طرف و آن طرف پرواز می کردند..
قدرت باد عجیب شده بود..از درون می لرزید..بی وقفه می دوید..
.
صدای پایش که محکم در گودال های کوچک و بزرگ خیابان فرو می رفت و صدای شالاپ شلوپ آب که به اطراف پرت می شدند.
سکوت خیابان را بر هم می زد..ضربان قلبش به اوج رسیده بود..چراغ های خیابان روشن و خاموش می شد و فضا را خوف ناک تر می کرد..
.
دیگر نقشی در نفس های پی در پی و بی نظمش نداشت..
فقط و فقط تنها امیدش به خدا بود..
به عقب سر برگرداند..هنوز هم دنبالش بود..
چشمهای بی فروغش را بست و قطره اشکی از گوشه چشمش روانه آسمان شد..ماشین نزدیک شد..
.
صدای ترسناکش در نزدیکی اش بلند شد..
-کجا خانم خوشگله؟صبر کن می رسونمت..صبر کن!