خلاصه:
دانلود رمان نفسی برای نفس کشیدن _ رمان درباره دختریه به اسم نفس که توی ۷ سالگی در اثر آتش سوزی مشکل تنفسی پیدا میکنه و بعد از ۱۰ سال هنوز هم با کپسول هوا نفس میکشه. فکر کردن به گذشته و خاطرات آتش سوزی باعث بدتر شدنه حال نفس میشه. با این حال خانوادهاش دنبال راهی میگردن تا او رو از گذشته دور کنن تا اینکه…
قسمتی از رمان :
با دردی که توی قفسهی سینم پیچید از خواب پردیم. نفسم بالا نمیاومد. از روی تخت بلند شدم و ماسک اکسیژنم رو که به یه کپسول وصل بود رو گذاشتم روی دهنم، با صدایی که از ته چاه میاومد مامانم رو صدا زدم.
-مامان؟
خبری نشد. آروم از اتاق زدم بیرون و دوباره صداش زدم.
-مامان؟
در اتاق با شدت باز شد و مامان از اتاق اومد بیرون.
مامان: چی شده؟ خوبی؟
-آره مامان خوبم.
به کپسولم اشاره کردم و گفتم که ممکنه تموم بشه. مامان هم گفت به بابا میگه تا برام کپسول جدید بیاره.
رفتم توی سالن نشستم. همه جا تاریک بود. به ساعت نگاه کردم، ۲ نصف شب بود. مامان بعد از اینکه مطمئن شد حالم خوبه رفت خوابید ولی قبلش پدرم رو بیدار کرد تا بره و کپسول جدید برام بیاره.توی تاریکی غرق بودم.چشمام رو بستم. سرم رو به پشتیه مبل تکیه دادم و فکر کردم، به زندگیم، زندگی که ۱۰ ساله تغییر کرده. هفت سالم بود که توی مدرسه اتصالی برق به وجود اومد و باعث آتیش سوزی شد. خیلیها جونشون رو از دست دادن.
پیشنهاد می شود